چکیده «دین» تأثیرگذارترین نهاد در ایجاد نظم و ثبات اجتماعی است و آموزههای قرآن کریم همواره در جهت تقویت حاکمیت دین حرکت میکنند. برخی از عوامل موجب خدشه واردکردن بر حاکمیت دین و به وجود آمدن بیهنجاری دینی است. در قرآن کریم مفهوم بیهنجاری دینی در قالب سه مفهوم ارتجاع، ارتداد و التقاط قابل پیگیری است. این مقاله بر آن است تا با بهرهگیری از روش تحلیل محتوای کیفی به مطالعه نقش عناصر سهگانه یادشده در بینظمی دینی بپردازد. یافتههای بهدستآمده مؤید آن است که ارتجاع یا «گذشتهگرایی دینی»، نشانگر علاقه افراد به بازگشت به شرایط دینی گذشته است که پیامد آن چنددستگی در صفوف بههمپیوسته دینداران است. ارتداد «بازگشت از دین» و کنار گذاشتن آن است. ارتداد یک هنجارشکنی اساسی است که در آن قداست دین مورد هجمه قرار میگیرد. در التقاط، دین ظاهراً هنجار یک جامعه است؛ اما در واقع به برخی از قسمتها عمل میشود و برخی قسمتها کنار گذاشته میشود. در چنین حالتی افراد یک جامعه دینی معیار مشترکی برای انجام فعالیتهای خویش ندارند و جامعه زبان مشترک دینی خود را از دست میدهد. به همین دلیل خطر التقاط به مراتب بیشتر از ارتجاع و ارتداد است. نتیجه اینکه عملکرد این سه عامل حیات دین را مورد تحدید و تهدید قرار داده و بر خلاف وضعیت مطلوب دینی مدنظر قرآن کریم است.